خوبیه تنهایی اینه که :
از هیچی دیگه نمیترسی . حتی از اینکه کسی ترکت کنه ...
واسه خودت زندگی میکنی و به حرف دیگران هم کاری نداری ...
یادت میوفته خدایی هم داری و میتونی باهاش درد و دل کنی ...
به خداوندی خدا دوستت دارم
ای تو زيباترين زيبايی ، ای رويای بيداری
به خداوندی خدا دوستت دارم
ای بيقرار دلم ، ای تك درخت دشت سرخ قلبم ،
به همين لحظه های مقدس عشق قسم دوستت دارم
ای آنكه چشمت بارانی است ، ای تو كه روحت شادابی است ، و
رگهايت از خون محبت جاری است
به آن كعبه مقدس عشق قسم دوستت دارم
زندگی من ، ای آغاز من ، ای سرآغاز من ، ای فردای من
به همان لحظه ديدارمان قسم دوستت دارم
نمی دانم كلمه مقدس دوست داشتن را چگونه بيان كنم تا تو باور كنی كه
دوستت دارم
برای خودت زندگـــی کن
کسی که تـو را " دوست" داشته باشد ...
با تـو " می مانـد "
برای داشتنت " می جنگد "
اما اگر دوستت نداشته باشد به هر بهانه ای می رود ...!
روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم ...
آخه معلوم نیست که منتظرِ تاکسی هستی یا آواره ی خیابون ها !
بخارِ هوا مال سرماست یا دود سیگار !!
روی گونه هات اشکه یا دونه های بارون !!!
پسره به دختری که باهاش دوست بود میگه :
امروز وقت داری بیای خونمون؟
دختره : مامانم نمیذاره
پسره : بگو میخوام برم استخر...
دختره اومد خونه دوست پسرش
پسره : تو که اومدی استخر مثلا باید موهات خیس باشن، برو تو حموم و موهاتو خیس کن!
وقتی دختره میره حموم، پسره به دوستاش زنگ میزنه . . .
پسره و دوستاش یکی یکی میرن و. . .
این آخری که رفت حموم ، دیدن خیلی دیر کرد ، نه یک ساعت نه دو ساعت ، موند تو حموم...
رفتن تو حمومو یهو دیدن دختره و پسره رگ دستشونو باهم زدند و گوشه حموم افتادن و روی دیوار حموم نوشته :
:
♥ آدم هـاي سـاده را دوسـت دارم ♥
هـمـان هـا كـه بـدي هـيـچكـس را بـاور نـدارنـد
همـان ها كـه بـراي همه لبخند دارنـد
همـان هـا كـه هميـشـه هستـنـد ; براي همـه هـستند
آدم هـاي ساده را بايـد مـثل يـك تابـلـوي نـقاشـي ، ساعتها تماشا كـرد
عمـرشـان كـوتـاه است . . .
آدم هاي ساده را دوست دارم
بـوي نـاب آدم مـيدهـنـد . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا دروغي در آن نيست . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا دلهاي شکسته هميشه تنهايند. . .
دلــم گرفــتـه از آدمــايــي كــه ميــگن :
دوست دارم امــا مــعــنـيشـو نـمـيدونـن
از آدمـايــي كــه مـيـخـوايـن مــال اونـا بـاشـي امــا خـودشـون مــال تـو نـيستـن
از اونـايي كـه زيـر بـارون برات ميميرن و وقـتـي آفـتـاب مـيشـه
همــه چـيز از يـادشــون مـيره
می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد
در دایره حضورش تو را به من نشان دهد
می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم
هر وقت دلم هوای تو را کرد
عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند
می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم
که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند
دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد
می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند
پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند
عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند
♥ دوستت دارم نفسم ♥
. . . دیگر از این شهر . . .
. . . میخواهم سفر کنم . . .
. . . چمدانم را بسته ام . . .
. . . اگر خدا بخواهد امروز میروم . . .
. . . نشسته ام منتظر قطار . . .
. . . اما نه در ایستگاه . . .
. . . روی ریل قطار . . .
هنوز هم فراموشت نـکرده ام بـا این که فراموش شده ام
هنوز هم صدایت را می شنوم بـا اینکه صــدایم نـکرده ای
هنوز هم همه جا می بینمت با اینکه به دیدنم نیامده ای
هنوز هم با عشـق تو پا برجـام بـا اینکه خـودت را زیــر پا عــشق دیــگری شــکسـته ای
هنوز هم همان طور مقدس دوست دارم با اینکه زندگی خود را داری به تباهی می کشانی
هنوز هم چشمانی به اشتیاق نگاهت منتظرند با اینکه چشم برچشم دیگری دوخته ای
هنوز هم دلواپس دلنگرانی های توام با اینکه از همه آدمها بریده ای
به هزاران شادی نفروشم غم پنهان تو را
یادمه وقتی کنارم نبودی بهت می گفتم ای کاش کنارم بودی
بهم میگفتی من کنارتم ولی تو منو نمیبینی
بهم میگفـتی دســـتام تــوی دسـتت هســت
بهم میگفتی دســـتات چـــرا اینقــدر ســـــرده
میگفتی با گرمای دستم سردی دست تو از بین میره
اون موقع خوب بـا این حرفات یادم میرفت که ازم دوری
فکر میکردم واقعا کنارمی
ولی
الان که تو توی اون دنیایی و من روی زمین تنها
واقعا احساس میکنم که ازم دوری
واقعا احساس میکنم که تــنــهــام
چون دیگـه نیســـتی که بـا حرفـات آرومم کنــی
هیــچـــوقـت فـکـــر نــمیــکردم بــــه جــــرم عـــــاشـــقــی ایـــنــگــونــه مجــــازات شــــوم
دیــگر کســـی بـــه ســـراغـــم نــخـــواهد آمــــد قـــلـبم شـتـابان مـیــزتـد شــمــارش
معکوس برای انفجار در سینه ام و من تنهایی خود را در آغوش میکشم
تـــــنــــــــهـــــا مــــــــانــــــــده ام
زل زدم ، خــیـره شــدم ، پــلــک زدم ، مــحـو شــدم
یــــــــــک نــــــــــفــــــــــــر عشــــــــــــــــــق مــــــــــرا در دلـــــــــــش آغـــــــاز نــــــــــکـــرد