به خاطر بسپاریم که ،
همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است ؛
" هیچ گاه "
به خاطر " هیچ کس "
دست از " ارزشهایت " نکش؛
چون ... زمانی که آن فرد از تو دست بکشد؛
تو می مانی و یک " منِ " بی ارزش ...!
از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور شصت سال با هم زندگی کردید؛
گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که ، وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش می کردیم نه تعویضش!
میانه های صحبتش بود که رو کرده به همه و گفت : ببخشید که من دارم اینطوری صریح حرفهام رو میزنم ؛ ولی به نظرم حرف رو باید گفت! البته اکثر دوستان میدونن که من کلا آدم رک گویی هستم .
یکی جواب داد :
قبول ! فقط اینم به ما بگین که شما که آدم رک گویی هستین ، آدم رک شنویی هم هستین یا نه ؟
دنیا : بشکن بشکنه
آدمیزاد : من نمی شکنم !
امروز اولین نشانه های ترک خوردگی را در آینه دیدم :
چند تار موی سفید بر روی سر و صورتم .
دنیا چه خاموش و بی صدا شروع کردی ؛ حتی با من ...
زندگی به من آموخت هر چیز قیمتی دارد ،
پنیر مجانی فقط در تله موش یافت می شود !
گیله مرد میگفت : نداشته ها و تنهایی های کوچک با چیزها و آدمهای کوچک پر میشوند ؛
نداشته ها و تنهایی های خیلی خیلی خیلی بزرگ ، فقط با خدا ...
مهم نیست در این زمین خاکی چقدر تنها باشیم و چقدر حرفهایمان برای دیگران غیر قابل فهم باشد و وقت انسانها برایمان کم ...
شکر که خدا هست و او جبران تمام دلتنگی ها و مرهم تمام زخمهاست ...
هر وقت دلت خواست ، مهمانش کن در بهترین جایی که او می پسندد ، در قلبت ...
و به دستان خالی ات نگاه نکن ، تو فقط خانه ی دلت را برایش نگهدار ، اسباب پذیرایی با اوست ...